1396/12/23 - نهادهاي چهارگانه مروج فرهنگ توريسم
ساليان درازي است که شهرهاي توريستي ايران پذيراي گردشگران مختلفي از داخل و خارج از کشور هستند و ايرانيان در مهماننوازي شهرت دارند. گردشگران داخلي ايران مردمي از همين مرز و بوم که با انگيزههاي متفاوتي به شهرها و روستاهاي کشور سفر ميکنند، نيز خلق و خو و انتظارات متفاوتي دارند. امروزه مباحث متفاوتي در زمينه گردشگري مطرح شده که يکي از آن موضوعات فرهنگ گردشگري است. فرهنگ گردشگري و گردشگري فرهنگي سالهاست که مورد توجه فعالان حوزه گردشگري قرار گرفته. اما بايد به اين سوال پاسخ داد که چگونه ميتوان فرهنگ و چارچوب رفتاري مشخصي براي گردشگران با هدف بالا بردن سطح فهم و درک از مناطق توريستي مورد بازديد گردشگران تعريف کرد.
فرهنگ گردشگري براي گردشگري فرهنگي
ايران، کشوري با تمدن کهن و داراي مناطق تاريخي و آثار باستاني بسياري است و اين آثار نياز به نگهداري دارد. حفاظت از آثار باستاني و طبيعت هر منطقه نه تنها وظيفه فعالان حوزه گردشگري است بلکه وظيفه تمامي مردم و گردشگران نيز هست. با اين همه اگر سفرهايي به مناطق گردشگري کشور عزيزمان داشته باشيم، درمييابيم که متاسفانه در بسياري از موارد تخريب آثار باستاني و آلودگي محيط زيست ايران توسط گردشگران داخلي انجام ميشود و بسيار جاي تاسف دارد که خود متوجه اين رفتار نيستند. در اين ميان يکي از مباحثي که در مفهوم فرهنگ گردشگري جاي ميگيرد نحوه نگهداري و مراقبت از آثار باستاني و محيطزيست توسط گردشگران هر منطقه است. اما چطور ميتوان به اين مهم دست يافت؟ براي اين مفهوم چندين مورد را ميتوان عنوان کرد که اينجا چند نمونه را مورد بحث قرار ميدهيم:
- آموزش و پرورش: با توجه به نرخ باسوادي (7/ 94 درصد) در سال 95 ميتوان دريافت يکي از ارگانهايي که ميتواند نقش بسيار موثري در زمينه گردشگري ايفا کند آموزش و پرورش است که متاسفانه بسيار ضعيف عمل کرده. امروزه در اکثر مناطق کشور حتي در روستاها و مناطق دورافتاده، مدارس نقش مهمي ايفا ميکنند. بنابراين اگر گردشگري و فرهنگ آن در کتب درسي و آموزشهاي مدارس در پايههاي تحصيلي متفاوت جاي گيرد، در شکلگيري فرهنگ گردشگري در کشور نقش بسزايي خواهد داشت.
- رسانه: جهان، با ورود به عصر رسانهها و شکلگيرى جامعه اطلاعاتى، دوران جديدى را آغاز کرده است. آنچه رسانهها به عنوان اطلاعات به ما انتقال ميدهند، به اشکال مختلف در نحوه زندگي، انديشه و احساسات ما و حتي فرزندان ما تعيينکننده است. در اين ميان سياستهاي رسانهاي نقش تعيينکنندهاي در شکلگيري فرهنگ و هنجارهاي اجتماعي ايفا ميکند.
رسانهها بهطور اعم و تلويزيون به شکل خاص، يکي از مهمترين نهادهاي اجتماعي هستند که نقش اساسي در انتقال ميراث فرهنگي و اجتماعي و ارزشهاي جوامع دارند. در دوره کنوني که عصر اطلاعات و تکنولوژيهاي نوين نام گرفته است، اين رسانهها هستند که با کارکردهاي خود و به کارگيري شيوههاي جديد اطلاعرساني، الگوهاي نوين فرهنگي و اجتماعي را به جوامع وارد ميکنند. بنابراين بايد با تدوين استراتژيهاي صحيح براي توسعه فرهنگ گردشگري، تدابيري اتخاذ کرد تا فعالان اين حوزه به ياري رسانه فرهنگ گردشگري را در زندگي مردم به درستي شکل دهند. تبليغات تلويزيون و راديو و بيلبوردهاي شهري، نمونههايي از اقسامرسانه هستند که ميتواند نقش موثري در اين مهم داشته باشد.
- نهادهاي فرهنگي و هنري: نسبت ميان هنر و اخلاق ازجمله مهمترين و بنياديترين مباحث نظري هنر از زمانهاي دور تا بهامروز است. تاثير شگرف هنر و آثار هنري در احساسات و عواطف انساني و نيز قدرت بينظير آن در تبديل ايده به کنش و مهمتر تثبيت و تحکيم آموزههاي اخلاقي و حتي تعميق ادراکات اخلاقي، از عوامل اصلي اين اهميت و جايگاه بنيادي است. بنابراين تاثير هنر در فرهنگسازي بسيار چشمگير و قابل توجه است و توجه به هنرمندان و استفاده از هنر آنان در شکلگيري فرهنگ و اخلاق در جامعه ميتواند نقش موثري ايفا کند. براي مثال سينما هنري است که نه تنها ميتواند کمک به شکلگيري فرهنگ گردشگري در کشور کند، بلکه همراه آن ايدههاي جالب توجهي را براي فيلمسازان به همراه ميآورد. المانهاي شهري در آغاز سال نو نيز نمونههايي از بهکار گيري هنر در خدمت فرهنگ گردشگري هستند.
- نهادهاي جامعه مدني: جامعه مدني به مجموعه نهادها، اشخاص اصلي و حکمي، شخصيتهاي ملي، روحانيون متنفذ و روشنفکران فعالي گفته ميشود که خارج از تشکيلات دولت، در راستاي تحقق اهداف مردم، خدمت به مردم و دفاع از حقوق مردم عمل کنند. بنابراين تمامي موسسات فرهنگي، روزنامهنگاران، نهادهاي صنفي، سنديکاها و سازمانهاي مردم نهاد جزو اين دسته محسوب ميشوند؛ گروهي که بسيار موثر و تعيينکننده در جامعه حاضر ميشوند. نهادهاي مدني با همياري دولت ميتوانندانقلاب فرهنگي بزرگي در کشورها ايجاد کنند. بنابراين در شکلگيري فرهنگ گردشگري با ياري نهادهاي مدني ميتوان ايران را به يکي از کشورهاي توريستي مورد توجه در دنياي امروز تبديل کرد. با توجه به مطالب ذکر شده ميتوان گفت توسعه فرهنگ گردشگري در کشور نياز به همکاري و همياري بسياري از اين نهادها دارد نهادهايي که نهتنها در داخل کشور که در جوامع بينالملل بسيار نقش موثري ايفا ميکنند. به نظر ميرسد اگر تمامي اين بخشها دست در دست هم بگذارند ميتوان فرهنگ گردشگري را در کشور ايجاد کرد.
منبع: دنياي اقتصاد